غمگين

عكس.جوك.اس.و....

غمگين

۱۵۹ بازديد

 

 
لحظه هارا كنار هم...ديدي با چه شوقي به انتها رسانديم

از كلام اولين بوسه تا انتهاي كوچه جدايي...

چه باراني مي باريد

نم نم باران گونه تر شده از اشكهايم را از تو پنهان ميكرد

تا نبيني كه دلم هزاران بار بي تو خواهد مرد

هيچ كس نمي داند كه من باتو چه روزگاراني  را گذراندم

وهيچ كس دليل خنده هايم را نفهميد

همانطور كه  هيچ وقت هيچ كس دليل گريه هايم را نپرسيد!

حالا بي تو هزار بار شوق با تو بودن را مرورميكنم...
 
بي تو... 
من...ذوب شدن در انتظار را تجربه كردم

چه گرمايي داشت انتظار...انتظار

نمي دانم چه حكمتي ست اين مرز ها

 

كه يك طرف ان كوه هست و يك طرف دريا

اي دل به جاده سپرده...

من از ديار دريا با توام

ايا تو در بن بست كوهاي پر فراز مرا ياد داري؟

ايا دلت براي دريا تنگ نيست؟

كه امشب خروشانتر از هر ثانيه ايست دريا

تا صداي نبودنت را به حجله ي غوغا بدهد

......

 هرجاهستي خدايت يار باد

روزگارت شاد باد.

نتيجه تصويري براي عكس دلتنگي

روي ورق هاي خاطرات گمشده

 

نقشي از دل جا مانده بود

سالها وسالها وسالها...


و شبي امدي و قلم بر رخ  سكوتم كشيدي

و من تورا دوباره روي نفسهايم نقاشي كردم

عين نقش هاي ابرنگ روي بوم احساس....

نتيجه تصويري براي عكس عاشقانه

كاش  ميدانستم كه بودنت 

 

هيچ بود و هيچ بود وهيچ

مثل نبودنت

وسالها در لحظه هايم درختي از پوچ كاشته ام

و سبدي از هيچ وهيچ وهيچ درو كرده ام

و امروز كه دفتر زندگي را ورق ميزنم

چيزي جز هيچ و پوچ نديده ام.

باري افسوس..

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.